بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

رج سی ام

 

با چشمهای قرمز که خانه آمدی یعنی نه تنهایی نه گریه هیچکدام تسکینت نداده! یعنی من خوب میدانم آخرین مسکن پیش من است!

یعنی طاقت از کفم میاید پیش تو برای لحظه ای زودتر آرام شدنت،

اینجور وقتها نیازی به فضای تاریک و موسیقی ملایم و عطرهای جنسی و لباسهای هرزه نیست!! اصلن نباشد بهتر است!

چهار دست و پا می آیم روی تخت، کنارت توقف میکنم. خم میشوم روی صورتت... 

لبخند تلخت زهریست که به دلم میپاشی...و... اولین بوسه...

خوب می فهمم که ایجور وقتها من به چشمت فقط سه ضلعم!سه تا ضلع!..پس موهایم را باز نمیکنم که لوندیم را خریدار نیستی..

به اوج رسیدنت، آرام شدنت به دلم زهر میشود وقتی که خوب میفهمم تو از زنی دیگر سرت را میان سینه های من پنهان میکنی و سینه ام از غم ِ زنی دیگر خیس ِ خیس میشود... 

 

نظرات 53 + ارسال نظر
Amir پنج‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ http://www.1adam.blogsky.com

!

دلا پنج‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:17 ب.ظ

ای کاش نوشته هات با دلم غریبه بود... ای کاش نوشته هات رو نمیفهمیدم یا سعی میکردیم بفهمم...
خط به خطشون گوشه ی دلم لونه کرده دوست ِ من...

محسن پنج‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ

متنات سبک نوشتنت فوق العادست.و البته موضوعات
کتاب زیاد میخونم ولی حتا نوشته های بزگترین نویسنده های دنیام مثل نوشته های تو نتونستن با مخم بازی کنن

سعیده یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ق.ظ

آخه یعنی چی؟
عاجز شدم
این یعنی عاشق بودن؟!!!

سینا دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

آتش غریبی به دلم زد

فرناز دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ب.ظ http://www.zolaleen.persianblog.ir

آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

ماهک دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:54 ب.ظ http://talayom13.blogfa.com/

نوشته هایت آرامش عجیبی به آدم تزریق می کند!

دنیا (کاشی های آبی) سه‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ق.ظ http://kashihayeabi.blogfa.com/

نوشته هات رو خیلی دوست دارم...
رج به رج حقیقت اند

عیدنو سه‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:30 ب.ظ http://choneideno.blogfa.com

چقدر تلخ می بافی بانو
دلم ریش میشود از این همه تلخی آشکار بافته هایت.
طاقت بیار...

سینا چهارشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:59 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

دوباره خواندم زیبایی رقص واژگانت را

هلیا پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:55 ق.ظ http://piadebakhoda.blogfa.com

تلخی ت می پاشد به دیوار دلم!

یاسمین پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ب.ظ http://www.haana1.blogfa.com

این یک اعترافنامه نیست
مذخرف محض نوشتن است
خسته شدید؟ ننویسید
من هستم ... می نویسم
.
.

چقدر تلخ بود

چکانه پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:05 ب.ظ http://www.chekaneh.blogfa.com


نمی دونم چی بگم...
منم بعضی وقتا احساساتمو می بافم...اما هیچ وقت یه طرح قشنگ نمیشه....همیشه یه صفحه ی کاغذی خطخطی...به دیدنشون شاید بیارزه...شایدم نه....نمی دونم ...تو بگو...منتظرم..

عروسک پشت پرده پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:35 ب.ظ http://www.arusakeposhteparde.blogfa.com

خدایا!

تـــــرنج شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:00 ب.ظ http://www.kerm-e-sib2.blogfa.com

غصه داری..
غصه دارم ...

سارا یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:43 ق.ظ http://zibayeirani.blogfa.com/

چه معصوم و مظلوم زخم میخوری

سعیده پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ب.ظ

پس امروز چرا چیزی ننوشتی؟

یه دیوونه پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ب.ظ http://astute.persianblog.ir

سلام...چقدر حقیقت داشت...می خوانم این رج ها را...و خوب می فهمم...
و سپاس از آقاداداش که اینجا را با من آشنا کرد...شاد باشی...
روزت مبارک.

درک عصر بارانی شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:10 ب.ظ http://www.dieofgod.wordpress.com

قشنگ بود رفیق...قشنگ بود

بهبوهه یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:04 ق.ظ http://lahzehayenabeman.blogfa.com/

گاهی می ایستیم و نگاه میکنیم به دردهایی که همیشگی اند...
کاش زخمی نبود تا دردی نباشه... بعضیا انگار باید فنا بشن

اقاداداش یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:04 ب.ظ http://aghadadash.persianblog.ir

(اینجا شکلک سکوت نداشت وگرنه میذاشتم)

empty دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 ب.ظ http://bitterlife.blogfa.com

کشوندیو بردیم تو دو سال و نیم قبل...چی کشیدم...تا ابد به آتیش همچین دردی می سوزم... تا ابد به آتیشم میسوزن...

آذر سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:50 ب.ظ http://azarnevesht.blogspot.com

چقدر تلخ بود. فکر چنین موضوعی هم وحشتناکه. تو واقعا این رابطه رو تحمل کردی؟ امیوارم فقط یک داستان بوده باشه.

دختر زمستون چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:24 ب.ظ

عاشقا هم اینجور موقع ها دیگه کم میارن .....

هستی یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:42 ق.ظ http://hastiahmadi64.com

احساس زیبایی داری .زندگی من هم عجیبه طوری که خودمم نمی دونم چی کار کنم.

محسن سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ق.ظ

پس چرا دیگه نمیای؟

خانزاده چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:11 ب.ظ

خیلی زیبا....خیلی...........

سعیده پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:40 ق.ظ

برای 7یا8امین بار همه پستاتو خوندم و اکثر نظراتو
ولی نمیدونم چرا احساس میکنم یه رجو حذف کردی
فک میکنم قبلاً بود و حالا نیست
درست فک میکنم یا توهمه؟
از پستای پارسالت هم بود
اگه اشتباه میکنم بهم بگو!!

اشتباه نمیکنین...یکی از پستا رو حذف کردم... :-)

تفکراتِ تیغی اُفقی؛عَمود بر رو به ر پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:01 ب.ظ http://www.gillet.blogfa.com

احسنت بانو.

نسرین یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:14 ق.ظ http://www.etrezan.blogfa.com

اینقد با خوندنت ناراحت و عصبی ام که فقط دوس دارم بگم لعنت به این دنیا

زنی دیگر دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:02 ب.ظ http://zanidigar.blogsky.com/

قلمت قشنگ بود
هیچ جستجو کردی
زنهای دیگری را
که با همین نام ولی جای دیگه ای توی این میلیونها دلنوشته
با هم یک چیزهای یکسان را فریاد می کنند
فقط فونت یا نوع قلم نگارش شان متفاوته
به من هم سر بزن
منم یک زن دیگر هستم

خیرخواه شنبه 5 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:06 ق.ظ http://dsogalam.blogfa.com

سلام.
اتفاقی به اینجا اومدم. تقریبا همه رج ها را خوندم. رج بیست و سوم را با تمام وجود حس کردم.
توصیه می کنم کتاب از جنس دیگر نوشته فرزانه رئوف را بخونید.

سعیده سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:03 ب.ظ

چرا اصلا به فکر ما نیستی؟
نمی دونی ما خیلی منتظر شماییم
چیکا کنیم الان که نیستی؟

mahsa چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ب.ظ http://www.mlovegod8.blogfa.com

.. سه ضلع!!!!!
...سه تا ضلع...!!!

مینای کولی جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:21 ق.ظ

گریستم بانو
گریستم...
با احترام:مینای کولی

ســــارا جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:49 ب.ظ http://sara-hb.blogfa.com/

کجایی پس؟
هر روز سر می‌زنم به امید اینکه آپ کرده باشی.

سعیده سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:03 ق.ظ

یعنی دیگه واقعاْ نمی خوای بنویسی؟
نمیشه که!
من هر روز بدون استثنا بهت سر میزنم
به امید اینکه شاید یه رج زده باشی.

سعیده پنج‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:02 ق.ظ

کجایی تو؟
من خسته شدم
هر روز سر میزنم
یعنی بافتی تموم شد؟

شیما چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ب.ظ

گاهی نوشتن آدمو سبک میکنه زن ... ولی گاهی برعکسشم اتفاق می افته ..
وقتی برمیگردی نوشته ی خودت رو میخونی ... چی میشی ؟ آروم ؟ فکر نکنم ...

وقتی مینویسم انگار وضع حمل میکنم..نوشتم میشه فرزندم..بچم...نگاش که میکنم تلخ میشم...اما دوسش دارم..زاده شده از زندگیمه....

بابک دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:30 ب.ظ http://white-letters.blogfa.com/

جالبه

خانم هویج سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:40 ب.ظ http://hawijfamily.danagig.ir

وای خدا
تلخه اما حقیقته
کاش میشد اینجور حقایق رو هیچ وقت نفهمیم
(راستی یه پیام واسه پست آخریت گذاشتم اما نیست.چرا؟)

پریا چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 ب.ظ http://missparia2.blogfa.com

درد داره
حتی شنیدنش

پریا شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:28 ب.ظ http://missparia2.blogfa.com

نوشته هات رو دوست دارم
این پستت رو برای چندمین باره که دارم میخونم

کسی مثل هیچکس جمعه 7 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.msptaran.blogfa.com

من از ارام شدن غصه های زن دیگری توسط تو در اغوشم خوشحالم
شاید من با با درد های ان زن لزبینم

نسیم جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:04 ب.ظ

حس تلخی ست که تجربه اش کرده ام تا حدودی...

من تنهاترین جمعه 19 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://saparata.blogfa.com

قلمتون رُ زیــــــــاد دوست دارم....
و رج هایی که آرام می بافید....
خط به خط درد می نشاند بر دل ِ آدمی....

ویونا یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 ب.ظ http://viunacafe.blogfa.com

شگفت انگیز با کلمات بازی میکنی
این از ادمی برمی اید که این درد رو حس کرده باشه درود

الهام جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ب.ظ

دلم به درد اومددددددددددددددددددددددددددد. دارم خفه میشم.

shima جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:35 ق.ظ http://dbktt.blogfa.com

neveshtehat alieeeeeeeeee
kheili khosham omad
ba ejaze linket mikonam chon man blogfa daram

صورى یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:02 ب.ظ

این یعنى چى؟ تو واقعا یه همچین مسئله اى دارى تو زندگیت؟ الان یه سال از نوشتن این پستت گذشته هنوزم یا نه دیگه؟ جان من جواب بده دق مرگ شدم‏!‏‏!‏‏!‏‏!‏

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد