بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

بافتنی های یک زن عادی

رج به رج حس هایم را میبافم با کلاف حقیقت..

رج سی و پنجم

 

 

دنیا بلد میشد آسون بگیره به این لحظه هام، 

اگه خیالت اونقدر توانا بود، 

که دستام شخم بزنن بیراهه های تنت رو، 

خیالت میشد رستم 

جلوی این لشگر غم، 

منم قله نشین میشدم به بلندترین قله ی تنت!!!